Sunday, September 30, 2012

نامه رسیده در مورد زلزله


نامه رسیده در مورد زلزله

هنوز از درد فاجعه زلزله آذربایجان بیرون نیامده ام. همان طور كه انتظارش می رفت مردم كم كم دارند این مساله و بازماندگانش را فراموش می كنند. شاید بگویید زندگی است دیگر! بالاخره هركسی آنقدر درد و رنج و معضل در زندگی شخصی دارد كه نگاهش از روستاهای آذربایجان می چرخد و دوباره روی مشكلات خودش متمركز می شود. اما مصائب و مشكلات و درد و رنج مردم آذربایجان هنوز تمام نشده سرما فرا رسیده و هزاران نفر بی خانمان هنوز در چادر زندگی می كنند. حداقل سرپناه فوری و موقت (كانكس) فعلا در كار نیست. گفته اند كه برای ساختن خانه های كاملا تخریب شده تا 20 میلیون تومان وام می دهند. اما این ها فعلا حرف است.
من از روز اول هر خبری در مورد زلزله رسید را دنبال كردم. مرتبا به سایت های اینترنتی سر زدم. در این میان، رژیم به شدت نگران بالا گرفتن احساسات ملی آذری ها و عكس العمل های شان به فشارها و تبعیضات ستمگرانه بود. نكند اتحادی علیه نظام سیاسی حاكم شكل بگیرد. بنابراین شروع كرد به تبلیغات رسانه ای علیه پان تركیست ها. برای مدتی هر چند كوتاه جوك گفتن های شووینیستی ضد ترك ها در فضای اینترنتی و اس ام اس ها متوقف شد كه باز هم  جای شكرش باقیست! اما حرف های خرافی آخوندهای حكومتی واقعا آزار دهنده بود و نفرتم از نظام صد برابر شد. بگذارید یك نمونه از حرف هایشان را برای شما نقل كنم:
«این بلا ها كه به دلایل زمین شناسی و غیره رخ می دهند برای مومنین امتحان است و نه عذاب. مطمئنا خداوند در صورت صبر شایسته این پدر و بازماندگان زلزله ، اجر بی حسابی به آن ها می دهد كه خودش وعده داده "انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب". در مورد این طفل معصوم و دیگر قربانیان آنچه كه از روایات و قرآن كریم بر می آید حداقلش آمرزش كامل است كه این آرزوی هر مومنی است
زیر این مزخرفات، یكی از كاربران اینترنتی كه به نظر می آید اعتقادات دینی دارد این كامنت را گذاشته بود:
«آقای "ایرانی مسلمان" چه امتحان الهی آخه؟ با این حرفاتون اعتقادات مردم رو زیر سوال نبرین. خواهشا. خدا برای چی باید یه بچه رو بکشه تا به خاطرش به پدر یا مادرش اجر بده؟ ژاپن زلزله میاد 7/5 ریشتر کسی هیچیش نمیشه پس باید بگیم زور خدا نرسید امتحان الهی کنه؟»

جمهوری اسلامی اول سعی كرد كه خبر زلزله را خیلی رسانه ای نكند چون می دانست حقایق بزرگی در مورد فقر و عقب ماندگی آن منطقه و ناتوانی و فساد گسترده در دولت در برخورد به این فاجعه و عدم آمادگی برای بلاهای طبیعی رو خواهد شد. اما این خبری نبود كه بشود جلو انتشارش را گرفت. حركت شتابان گروه های زیادی از مردم به ویژه از نقاط مختلف آذربایجان و آذری های سایر نقاط كشور برای كمك به زلزله زدگان مثل همیشه باعث نگرانی و وحشت حكومت شد. این ها كه از هر تشكل و اندیشه مستقل هراس دارند این نوع اعلام همبستگی ها و گرد هم آمدن ها را تلاش برای سازماندهی براندازی نظام خود می بینند. این بار هم چنین شد و جمعی از جوانان كمك رسان را با پرونده سازی های مسخره به زندان انداختند!
می دانید كه در این زلزله 75 درصد كارگاه های روستایی قالیبافی که اکثرا در خانه ها بر پا بود از میان رفتند. حالا آن دلالان عمده ای كه فرش های این منطقه را سفارش می دادند و ارزان می خریدند و در بازارهای داخلی و خارجی گران می فروختند كجا هستند؟ خانه های شان كجاست؟ چرا اكثریت زحمتكشان و فقیران روستایی باید در خانه های زیر استاندارد زندگی كنند كه با یك زلزله 6 ریشتری داغان شود.
این وسط از همه مسخره تر و فریبكارتر احمدی نژاد بود كه در مورد استحكام خانه های «مسكن مهر» و تخریب نشدن شان در جریان زلزله لاف می زد. اولا كه خانه های مسكن مهر فقط  یك درصد خانه های آن منطقه روستایی را تشكیل می داد. ثانیا در واقعیت نزدیك به 40 درصد همان خانه های احمدی نژادی به علت فساد و دزدی های گسترده زیر استاندارد ساخته شده بودند و در نتیجه به طور كامل نابود شدند.
این ترفند حكومتی ها را ببینید كه برای منحرف كردن اذهان عمومی از مسئولیت شان، ادعا كردند كه مقصر اصلی خود روستائیان آذربایجانی ها هستند چون برای نوسازی وام نگرفتند ( و البته روی این واقعیت سرپوش گذاشتند كه این روستائیان آنقدر فقیر بودند كه حتی نتوانستند وام 5 میلیونی بگیرند.) یا اینكه مردم را به احتمالات و خطرات بزرگتر رجوع دادند. مثلا گفتند اگر در تهران چنین زلزله ای رخ می داد حداقل 2 میلیون نفر می مردند پس خدا را شكر كنیم كه چنین نشد! یا شروع كردند به خبررسانی در مورد كشورهای دیگر كه فلان جا تعداد زیادی در اثر زلزله و یا سیل كشته شده اند. وقتی هم كه در جریان تعطیلات «اجلاسی» مردم به سفر چند روزه رفتند و تعداد زیادی در جریان تصادفات جاده ای كشته شدند مقامات جمهوری اسلامی گفتند ببینید! تعداد كشته شدگان در زلزله آذربایجان نسبت به قربانیان حوادث جاده ای چندان هم زیاد نبود!
در هر صورت زلزله آذربایجان مثل زلزله های قبلی در تاریخ صد ساله گدشته (از بوئین زهرا گرفته تا طبس و رودبار و بم) انگشت اتهام را در درجه اول متوجه دولت و سیستم حاكم كرد. در درجه بعد به همه اقشار و طبقات مردم مسئولیت اجتماعی شان را گوشزد كرد كه ما همه از بك جنس هستیم و نسبت به جامعه و موقعیت آن مسئولیم. سازماندهی كمك رسانی مستقل كار بدی نیست اما خوب كه نگاه كنید این كارها مثل اینست كه به بیمار سرطانی قرص مسكن بدهیم كه كمتر درد بكشد. ای كاش می توانستم این واقعیت را با همه مردم در میان بگذارم كه جامعه از طبقات درست شده و ر‍ژیم جمهوری اسلامی هم نماینده طبقه استثمارگر سرمایه دار است و بدون متشكل شدن و سازماندهی كردن برای برانداختن این رژیم طبقاتی به هیچ جا نمی توان رسید.....

No comments:

Post a Comment